دنیای حنانه

دنیای حنانه

سلام هرچه در چنته داشتیم تقدیم به شما میکنیم یه خرده هنری رباندوزی مذهبی و....
دنیای حنانه

دنیای حنانه

سلام هرچه در چنته داشتیم تقدیم به شما میکنیم یه خرده هنری رباندوزی مذهبی و....

چرا طواف کعبه خلاف عقربه های ساعت است؟بررسی علمی


چرا طواف کعبه خلاف عقربه های ساعت است؟

حسین اردکانی، دکترای علم فیزیک و از شاگردان پروفسور حسابی در گفت وگو با فارس گفت: هر آنچه در شارع مقدس وجود دارد دارای مبنای علمی است به طوریکه در اعمال حج آمده است که جهت حرکت برای طواف به سمت چپ و خلاف جهت عقربه های ساعت باشد یا اینکه اکثر مراجع تقلید می گویند که بهتر است در ناحیه در خانه خدا تا مقام ابراهیم طواف انجام شود.
وی افزود: تمام اینها از نظر علم فیزیک قابل اثبات است. در نیمکره شمالی که خانه خدا واقع شده است وقتی هر ذره یا جسمی خلاف جهت عقربه های ساعت بچرخد ۵ نیرو به آن وارد می شود که جمع این نیروها و انرژی ها به سمت داخل است. در بحث طواف هم همین است، ذرات در اینجا انسان ها هستند و مجموع این نیروها نیز به سمت مرکز که همان خانه خداست هدایت می شود.
این فیزیکدان ادامه داد: اگر در طواف، چرخش به سمت راست انجام می شد در علم فیزیک آمده است که گریز از مرکز رخ می داد و طبق قانون فیزیک ذرات که در اینجا انسان ها هستند به سمت بیرون پرتاب می شدند و نیروی آنها به سمت مرکز که همان خانه خداست هدایت نمی شد. اردکانی گفت: حالا اگر خانه خدا در نیمکره جنوبی واقع می شد حتماً در دین ما تأکید بر این می شد که باید در جهت عقربه های ساعت یعنی به سمت راست، طواف خانه خدا انجام شود.
وی درباره تأکید بر طواف بین در خانه خدا و مقام ابراهیم نیز اظهار داشت: هر جسم متحرکی که حرکت دورانی دارد اگر شعاع کم شود، سرعت آن به طور ناخودآگاه زیادتر می شود و تمایل و تمرکز آن به سمت داخل و مرکز بیشتر می شود به همین دلیل اکثر مراجع می گویند که در این فاصله طواف خانه خدا انجام شود چون با این تمرکز، صعود و عروج رخ می دهد.این دکترای علم فیزیک معتقد است که همه چیز در دنیا بر اساس علم فیزیک قابل بررسی است اما علم انسان در این حد نیست که تمام آنها را دریافت کند.


منبع: پارس ناز

عجیب ترین میوه ها

منبع همشهری انلاین

ه > میوه و سبزی

عجیب‌تر از میوه

تغذیه > میوه و سبزی- همشهری آنلاین-هلن صدیق بنای: عجایب دنیای زمینی ما پایانی ندارد. آیا تا حالا این میوه‌های شگفت‌انگیز را دیدید؟

میوه‌های عجیب و غریب، بیشتر در  نواحی گرمسیری رشد می‌کنند. میوه‌هایی با‌ اشکال و طعم‌های متفاوت با آنچه که ما تا به امروز می‌شناختیم. کشورهایی مانند؛ تایلند، مالزی،فلیپین، تاهیتی، هنگ کنگ، سنگاپور، ویتنام، آفریقای جنوبی.... میزبانان اولیه این میوه‌ها هستند.

میوه‌هایی با شکل و شمایل عجیب، بوهای بد و تند، طعم‌های تلخ و گزنده و قیمت‌های بسیار بالا دارای فواید بسیار برای انسان و حیوانات هستند.

در اینجا به معرفی تعدادی از این میوه‌ها می‌پردازیم:

نونی میوه‌ای است که در مناطق معتدل استوایی مانند تاهیتی رشد می‌کند. پرندگان عاشق این میوه هستند. این میوه  برای بیماری‌های پوستی، درد، سر ماخوردگی، فشار خون بالا، افسردگی، ورم مفاصل، آسم، دیابت،سرطان... مفید است.

 

میوه‌های عجیب

جک فروت میوه  بومی جنگل های پر باران جنوب و جنوب شرقی آسیا است. کاشت این میوه به دلیل خواص آن به بسیاری از نقاط  مانند؛ هند، جنوب شرق آسیا، مرکز و شرق آفریقا و  فیلیپین گسترش یافته است.

این میوه، بزرگترین میوه درختی جهان شناخته شده است. پوستی بسیار ضخیم دارد و رسیده آن 36 کیلوگرم وزن و تا 90 سانتیمتر طول و 50 سانتیمتر قطر دارد. گوشت آن زرد یا نارنجی است. طعم شیرین و خوشمزه دارد.

میوه‌های عجیب

دوریان میوه با بوی تند و قوی است!بعضی افراد بوی آن را زننده و بد می دانند. طعمی شبیه آواکادو دارد. با این وجود پر فایده، خوشمزه و گران است. عنوان پادشاه میوه‌ها را در جنوب و شرق آسیا به خود اختصاص داده است. این میوه از ارزش صادراتی بالایی برخوردار است. آبنبات‌های آن هم در سوپر مارکت‌ها موجود است.

میوه‌های عجیب

منگوستین  منشاء اولیه این میوه ناشناخته است. عده‌ای بر این باورند که این میوه متعلق به جزایر ساندا یا جنگل‌های مالایا است. این میوه به عنوان  "ملکه میوه هایی استوایی" شناخته شده است. گوشت این میوه سفید رنگ با طعم شیرین و تند دارد.

میوه‌های عجیب

پیتایا یا اژدها میوه از میوه‌های ویتنام و مناطق گرمسیری است. میوه‌ی از گونه‌های مختلف کاکتوس که  تنها شب‌ها شکوفه‌ به رنگ سفید می‌دهد. به همین دلیل به آن" ملکه شب" هم می‌گویند. اژدها میوه در دو رنگ رشد می کند. هر دو رنگ دارای دانه های خال دار کوچک سیاه و سفید هستند. رنگ سفید آن، کمی طعم ترش دارد و رنگ قرمز تیره کمی طعم شیرین دارد.

میوه‌های عجیب

رمبوتان میوه شیرین با پوست مودار ضخیم قرمز رنگ که گوشت آن سفید با یک هسته بزرگ در وسط آن است. این میوه در کشورهای آسیای جنوب شرقی یافته می‌شود. این میوه دارای خواص دارویی است.بومیان برای آن دستورات خاصی دارند.

میوه‌های عجیب

کارامبولا، ستاره میوه یا پنج انگشتی میوه ستاره‌ای شکل و بومی جنوب شرقی آسیا مالزی است. این میوه  توسط پرتغالی ها به مناطق مختلف برده شده است. میوه های کوچک و شیرین مانند مرکبات هستند که  طعم خوشمزه و تازه‌ای دارند این میوه خواص درمانی در افسردگی و شادابی و نشاط بدن دارد.

میوه‌های عجیب

لیچی میوه‌ای گرمسیری است که در آفریقای جنوبی رشد می کند. این میوه طعم شیرینی دارد. شکل قلب و به رنگ قرمز یا صورتی است. بافت داخل پوست سفید و آبدر  که دارای یک هسته سیاه است.

این میوه منبع غنی از ویتامین ث، کلسیم، پتاسیم و فسفر است. این میوه برای درمان سرفه، زخم های گوارشی و استحکام بدن پیشنهاد می‌شود.

میوه‌های عجیب

 کیوانو ملون یا خربزه شاخدار: این میوه جزء میوه های استوایی است. میوه‌ای با ظاهری خشن، طعمی بین لیمو و موز دارد. در واقع از خانواده خیار است. تازه آن سالاد یا دسر را بسیار خوش طعم می‌کند.

میوه‌های عجیب

 بودا هندز یا دست بودا میوه‌ مرکباتی است. این میوه عجیب، غریب و غیر معمول‌ترین میوه کشت شده در جهان است. همچنین از قدیمی ترین دانه‌های مرکباتی در کشاورزی محسوب می‌شود. دست بودا، میوه‌ی بزرگ، سنگین با پوست ضخیم است که مانند دست بودا ظاهر می شود. جزء میوه‌های شیرین است.

میوه‌های عجیب


نکته جالب این است که برای دریافت اطلاعات از گوشه کنار این جهان ناشناخته، مانند، این میوه‌های عجیب و غریب باید از رسانه های دیجیتال، دنیای اینترنت تشکر کرد. شاید اگر رسانه‌های پیشرفته دیجیتال وجود نداشتند، ما هرگز از وجود چنین میوه‌های عجیب و غریب در دنیا مطلع نمی‌شدیم و حتی  تصاویر آنها را هم نمی‌توانستیم ببینیم.

ما این امکانات را مدیون نخبگان دنیای اینترنت هستیم. شاید روزی فرا برسد که بتوان از طریق همین رسانه‌های دیجیتال طعم این میوه‌های عجیب را هم چشید.

 

http://www.tropicalfruitnursery.com

از رنج وسختی ها فرار نکن..انها را مدیریت کن


افسران - از رنج و سختی‌ها فرار نکن، آنها را مدیریت کن.....
torabekarbalaپیامبر گرامی اسلام، یک عده جوان‌ها را دیدند، که به تعبیر امروزی‌ها دارند مسابقهٔ قوی‌ترین مردان مدینه را اجرا می‌کنند، یعنی سنگ برمی‌داشتند ببینند چه کسی قوی‌تر است. حضرت آمدند بی‌رودربایستی بهشون فرمودند: خب، این مسابقه در جای خودش خوب، ولی قوی‌ترین آدم کسی است که مخالفت بکند با دوست داشتنی‌هایش!( مَرَّ رَسُولُ اللَّهِ ص بِقَوْمٍ یَرْفَعُونَ حَجَراً...؛ معانی الاخبار/۳۶۶)

زیباییِ کار این است که:

۱) هم باید رنجت را کم کنی. چون اگر بخواهی رنج را از بین ببری، به خودت و دیگران ظلم خواهی کرد. لذا هم باید رنج خودت را کم بکنی،

۲) هم باید بدانی که در رنج در زندگی هست.

۳) و هم باید از رنجت، بهره‌برداری بکنی.

رنج هست، اما بعضی‌ها رنج می‌کشند، ولی آدم نمی‌شوند، رشد نمی‌کنند، و نابود می‌شوند. و بعضی‌ها رنج می‌کشند، آدم می‌شوند، رشد می‌کنند، قوی می‌شوند. یکی تصادف می‌کند می‌رود بیمارستان، بعد باید برود فیزیوتراپی و ورزش، یکی از روز اول رفته ورزش، والا رنج همه می‌کشند. رنج را نباید حذف کرد. ولی علیه راحت‌طلبی، ریشه‌ای باید قیام کرد.

علیه راحت‌طلبی قیام کردن، یک موضوع غریب است در جامعهٔ ما، در حالیکه جایگاه بسیار اساسی دارد، کما اینکه محور مهم مبارزه با هوای نفس و مقابله کردن با دوست داشتنی‌ها، موضوع محوری در خودسازی، در دین، امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرماید: «نِظَامُ الدِّینِ مُخَالَفَةُ الْهَوَی؛ نظام دین مخالفت کردن با هوای دین است»(غررالحکم/۹۱۵۲‏)

و اول هوای نفس هم همین راحت‌طلبی است. آیا توانستی با راحت‌طلبی مبارزه کنی؟ از هفت سالگی که بچه با ادب تمرین مخالفت با راحت‌طلبی کرد، بعد چهارده سالگی می‌گویند با این لذّتت هم مقابله کن. دیگر عادت دارد به این کار. چون توی خانه تمرین کرده؛ پای فیلم نشسته این را بهش یاد دادند و برایش جا افتاده است.

الهی فدای آن شهدایی بشوم که خدا شاهد است یکی یکی قیافه‌هایشان یادم می‌آید، زیاد مربی اخلاق نداشتند، اما از آب کره می‌گرفتند. مکرر خاطرات‌شان را شاید شنیده یا خوانده باشید. یکبار می‌رفت جبهه برمی‌گشت، مامانش تشک می‌انداخت، می‌گفت: پسرم بخواب. می‌گفت من روی تشک می‌خوابم دلم می‌گیرد، روی زمین می‌خوابید. می‌گفت دلم می‌گیرد.

رنج را مدیریت باید کرد. چه‌گونه می‌شود رنج را مدیریت کرد؟ رنج را مدیریت کن دوتا اتفاق برایش بیفتد: یکی اینکه رنج نابه‌جا نکشی؛ «وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا»(طه/ ۱۲۴) هر کسی از ذکر من دوری کند، من زندگی‌اش را سخت خواهم کرد. چرا رنج بی‌جا می‌کشی؟ یک دفعه‌ای می‌روی یک صاحب‌نفس پیدا می‌کنی می‌گویی این مریضی چرا آمده سراغ من؟ می‌گوید فلان لقمهٔ حرام را خوردی، بهت نمی‌ساخته، این مریضی حالا تا یک هفت هشت سال دیگر هست. ده برابر پول خرج باید بکنی. چرا رنج اضافی بکشی؟

تفسیر زندگی انسان این است: مدیریت کردن رنج. برای کاهش دادن رنج نابه‌جا، این یک کار. مدیریت رنج یک رکن دیگر هم دارد. از رنج‌هایت استفاده کن. رنج می‌بری مقرّب بشو؛ مثلاً طرف می‌رود حرام امام رضا(ع) گریه می‌کند، غصّه دارد، ته غصّه‌هایش را که نگاه می‌کنی حسادت است. بابا! غصّه از سر حسادت اصلاً خوب نیست بخوری. این غصّه که تو را مقرّب نمی‌کند عزیز من. اصلاً چرا این غصّه را بخوری؟ یا ته رنجش را که نگاه می‌کنی، می‌بینی غرورش است. آخر چرا؟ یک رنجی بکش که تعالی پیدا کنی.

مدیریت کردن رنج، برای این دوتا امر است، یکی از بین بردن رنج نابه‌جا و یکی مفید قرار دادن رنج. مثلاً چندتا رنج خوب پیشنهاد بدهم؛ یکی از برنامه‌های معقول برای مدیریت رنج، ورزش است. در ورزش خودت به استقبال یک خستگی می‌روی، تا یک راحتی جایش بیاید. بعد این خستگی هم تنومندترت می‌کند. چقدر خوب است، بارک‌الله.

رنج دیگری که من پیشنهاد می‌دهم، رنج تحصیل است. رنج تحصیل را هم تحمل بکن. ببین چقدر مشاعرت باز می‌شود، چقدر تعالی پیدا می‌کنی، چقدر هوس‌هایت کاهش پیدا می‌کند. یکی از راه‌های مقابله با شهوت، حکمت است. عقلانیت خودت را افزایش بدهی، شهواتت کاهش پیدا می‌کند. آدم فهمیده که شهوت‌ران نمی‌شود.

یک پیشنهاد دیگر، یک کمی دینی‌تر؛ «جهاد» نامی است برای مدیریت کردن رنج؛ می‌روی به استقبال رنج، جهادگرانه، آن‌وقت بسیاری از رنج‌های نابه‌جا را کاهش می‌دهی. بعد بالاخره رنج که هست عزیز من، حالا بنا بوده در تصادف دستت بشکند، در راه دفاع از خدا دستت شکسته. بارک الله! بارک‌الله! رنجت را مفید قرار بده. هر کسی باید یک وقتی بمیرد دیگر. یا در تصادف یا بیماری یا در راه خدا به شهادت می‌رسد.

آقاپسر یکی از خادمین حضرت امام در نجف، که اهل افغانستان شریف هم هستند، به بنده می‌فرمود پدرم می‌فرمودند که بانوی مکرمهٔ حضرت امام مشخصات فرمودند برو یک خرمای خیلی سفت و خشک، یک خرمایی آدرس دادند، از آنها بخر بیاور. من رفتم آوردم، اما مقبول نیفتاد. فرمودند: نه، اینها را نمی‌گویم، سفت‌تر باشد. دیگر رفتم یک خرمافروشی، چیزهایی که می‌خواست تقریباً بریزد دور گرفتم آوردم. بعداً پرسیدم که مادر! اینها را برای چی می‌خواستید؟ فرمود: امام شب‌ها می‌نشینند مطالعه می‌کنند، من می‌خواهم این خرمای خشک را بگذار زیر زبانش، هم فشارش پایین نیاید، هم یک تغذیه‌ای شده باشد؛ بعد رنج امام را در مطالعهٔ شبانه بیان می‌کردند. من اصلاً ماندم همین‌جوری.

همین‌جوری مگر کسی به جایی می‌رسد؟ امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرماید وسط روز می‌رفت دنبال کار کردن برای معاش. می‌فرمود من می‌خواهم سختی کار کردن برای تأمین معاشم را خدا ببیند. (کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع یَخْرُجُ فِی الْهَاجِرَةِ فِی الْحَاجَةِ قَدْ کُفِیَهَا یُرِیدُ أَنْ یَرَاهُ اللَّهُ تَعَالَی یُتْعِبُ نَفْسَهُ فِی طَلَبِ الْحَلَالِ. من لایحضره الفقیه/۳/۱۶۳)

جامعهٔ راحت‌طلب که به جایی نخواهد رسید. تفسیر زندگی یعنی مدیریت رنج. یعنی به استقبال رنج برو و مدیریت عاقلانهٔ رنج، خیلی متفاوت است با فرار ابلهانه و احمقانه از رنج. فرهنگ غربی ما را به فرار احمقانه از رنج دعوت می‌کند. فرهنگ اسلامی ما را به استقبال عاقلانه از رنج دعوت می‌کند. از دل چنین فکر و فرهنگی، جهاد برمی‌خیزد. امیرالمؤمنین علی(ع) چی می‌فرمودند؟ به استقابل بروید سختی‌ها را، سختی‌ها کاهش پیدا خواهد کرد و الّا سختی‌های بدتری نصیب‌تان خواهد شد، رنج اضافی هم خواهید کشید، مگر می‌تواند کسی رنج نکشد؟(إِنْ لِلنَّکَبَاتِ غَایَاتٍ لَا بُدَّ أَنْ تَنْتَهِیَ إِلَیْهَا فَإِذَا أُحْکِمَ عَلَی أَحَدِکُمْ لَهَا فَلْیُطَأْطِئْ لَهَا وَ یَصْبِرْ حَتَّی تَجُوزَ فَإِنَّ إِعْمَالَ الْحِیلَةِ فِیهَا عِنْدَ إِقْبَالِهَا زَائِدٌ فِی مَکْرُوهِهَا. التمحیص/۶۴ و تحف العقول/۲۰۱)
خلاصه

پرستش موش....اینا دیگه اخر حماقتن


مکانی که در آن موش ها پرستش می شوند! + عکس

مکانی که در آن موش ها پرستش می شوند! + عکس
در یکی از روستاهای هند، مردم موش می پرستند. در این روستا در ایالت راجستان هند، مردم برای عبادت موش ها در عبادتگاه به عنوان محل زندگی موش ها حاضر می شوند و برای آنها غذا به همراه خود می آورند...

در یکی از روستاهای هند، مردم موش می پرستند. در این روستا در ایالت راجستان هند، مردم برای عبادت موش ها در عبادتگاه به عنوان محل زندگی موش ها حاضر می شوند و برای آنها غذا به همراه خود می آورند.
مردم علاوه بر دادن غذا، سعی در نگهداری از موش ها دارند.
در این معبد به نام کارنی ماتا بیش از 20 هزار موش زندگی می کند. این موش ها از کانال های فاضلاب و کوچه ها جمع آوری و به معبد منتقل شده اند.  مردم هم هرگاه بخواهند مراسم عبادی خود را به جا بیاورند به این موش ها غذا  و شیر هدیه می دهد.


علاوه بر این دیوارها و موانعی برای جلوگیری از ورود دیگر حیوانات به این عبادتگاه و آسیب زدن آنها به موش ها ایجاد شده است.
موش ها هم با آزادی کامل در مکان های مختلف عبادتگاه در رفت و آمد هستند و هیچ کس مانعی در برابر آنها ایجاد نمی کند. این موش ها حتی مجبور نیستند در جستجوی غذا باشند زیرا شیر و غذا در ظرف های بزرگ در همه جای عبادتگاه وجود دارد.
غذای موش ها هم محدود به شیر و پنیر نیست بلکه برخی افراد برای آنها انواع شیرینی و غذای آماده می آورند.
پیروان آئیین عبادت موش ها معتقدند موش تجسم زنده الهه ای به نام کارنی ماتا است. الهه ای که نام معبد هم از او گرفته شده است. کارنی ماتا نام زن هندویی است که در قرن 14 میلادی زندگی می کرد؛ حیات زاهدانه ای داشته و بسیار مورد احترام مردم  بود.
مسؤولان عبادتگاه هم با هشدار به مراجعه کنندگان اعلام کرده اند هر فردی که منجر به مرگ یک موش شود باید برای کفاره این گناهش، مجسمه ای از موش از جنس طلا یا نقره تهیه و در عبادتگاه نصب کند.
گردآوری:گروه سرگرمی سیمرغ
www.seemorgh.com/entertainment

این... قرارمون نبود...



ما خون دلها  خورده ایم ، قرارمان برای نسل نوجوان و جوان این نبود !

من آنروز یک عشق داشتم ؛ پیروزی یا شهادت ، بعضی ها امروز  هر ساعت ،

عاشق و معشوق  آدم های غریبه می شوند  و به سادگی دل می دهند و دل ربایی می کنند!

 من آنروز از گل و لای و خاک سنگرها  بر لباسهای ساده ام  لذت می بردم

و بعضی ها امروز از شلوارهای لی  خاک نما و پاره پوره خارجی !

 من آنروز در جبهه زیر آفتاب داغ ، چفیه بر سر می انداختم تا نسوزم ،

بعضی ها امروز رو سری از سر انداخته اند که موی سر به نامحرم نشان داده

و بسوزند ودیگران راهم بسوزانند !

 من در شب قبل از عملیات بر دستانم  حنا می زدم  تا در جشن پیروزی  یا شهادت شرکت کنم ،

بعضی ها امروز  بر چهره شان  هفت قلم مواد آرایشی خارجی می زنند  تا به نامحرم بگویند : من   های  کلاسم ،  نگاهم کنید !

من آنروز در وصیت نامه ام می نوشتم :

خواهرم حجاب تو بر علیه دشمن از خون من موثر تر است ،

بعضی ها امروز حتی در پروفایل شان می نویسند :

همیشه به روز هستم ، دوره و زمانه  عوض شده 

و عشق من مد گرایی و تقلید از غربی هاست !چادر را تجربه نکرده ام ، قدیمی است !

من آنروز در بیسیم از بچه های پشتیبان می خواستم از طرفم برای دشمن نخود

و آجر و سنگ ( آتش) بفرستند ،  بعضی ها امروز به هر ناشناسی می گویند :

برایم  شارژ بفرست !

 من آنروز مشامم از بوی  دود و باروت پر بود و برای رسیدن به هدفم ،

از آن لذت می بردم ، بعضی ها امروز از بوی الکل در انواع ادکلن های خارجی !

من آنروز خشاب و اسلحه ام را برای نابودی دشمن در بغل گرفته بودم

و بعضی ها امروز سگ های نجس تزیینی گران قیمت را !

من آنروز در جبهه ، اوقات فراغتم را در چاله هایی ، قرآن و دعا می خواندم ،

اسغفار می کردم و لذت می بردم ،  بعضی ها امروز در چت رو م ها 

به دنبال عشق ناشناس و گمشده ساعتها به بطالت ، پرسه می زنند و روم عوض می کنند !

 من آنروز در هنگام عملیات ، در گوشی  بیسیم ، یا زهرا(س) و یا حسین(ع)  می گفتم

و بعضی ها امروز در گوشی خود ،از نفس ، عشق ، ناز و فدایت شوم به نامحرم و ناشناس!

 

 من آنروز در خط ، یک دست لباس خاکی داشتم وبا آن احساس غرور ،

زیبایی و عزت کرده و شکر خدا می گفتم ،  بعضی ها امروز لباس های رنگارنگ خارجی

و صورتی تزیین شده اما  خود انگاره ای زشت 

که هیچگاه با تغییر مد ،از خودشان راضی نمی شوند !

من آنروز با ذکر استغفرالله وقت می گذراندم و بعضی ها امروز 

با دگمه های بیجان موبایل برای اس ام اس های عاشقانه جدید  و

یا کلیدهای کیبورد برای ارسال پیام های عمومی دعوت

به دوستی با نامحرمان در چت روم ها !

 من آنروز  باد گیرم را تا روی  دست و پا می کشیدم  تا شیمیایی نشوم

و برای دفاع توان داشته باشم،  بعضی ها امروز  شلوار و مانتوی کوتاه

را انتخاب کرده اند که رهگذران را هم آلوده کنند !

من آنروز خواب را بر چشمانم حرام می کردم تا ذلیل حمله غافلگیرانه دشمن نشوم

، بعضی ها امروز خواب را با نگاه به مانیتور کوچک موبایل برای اعلام تعهد باطل به نامحرم

، بر خود حرام کرده اند!

نه !  این قرارمان نبود !  ما رفتیم تا شما نیز راهمان را ادامه دهید ،

رفتیم تا امنیت امروز را به ارمغان بیاوریم  و تو بتوانی عفت و حجاب فاطمی را بر گزینی !

رفتیم تا دشمن ، نتواند حیای شما را به بی حیایی تبدیل کند ،

رفتیم تا اطاعت کنیم از قرآن و رسول و اولی الا مر ، تو هم  مراعات کن ! 

بر گرد و اندکی بیاندیش  ؛  ... ما خون دلها  خورده ایم ! منبع وبلاگ نوشته های دختر چادری

اگه هواپیمای اسراییل وارد خاک ایران بشه...


جواب سردار جعفری به سؤال یک خبرنگار خارجی

خبرنگار خارجی:

اگه هواپیمای اسرائیلی وارد خاک ایران بشه و 5 تا موشک بندازه،ایران چکار میکنه؟


سر لشکر جعفری:

«مهم نیست چند تا موشک میندازه ... یا کجا میندازه ...

مهم اینه که موقع برگشت این هواپیما، دیگه اسرائیلی وجود نخواهد داشت که در آن فرود بیاد!»  

ما همچنان مرگ بر آمریکا را چون لعن بر شمر و یزید بعد از 1400 سال ادامه میدهیم .منبع طلبه شنگول


از تجربیات دیگران عبرت بگیریم

توی تعطیلات قرارشدتنهایی برم شهرستان ویه سربه مادرم اینابزنم سواراتوبوس که شدم گفتم خدایایکی بغل دستم بشینه که هم اذیت های نی نیم کلافه اش نکنه هم اینکه هم نشینی باهاش مفید به حال دنیاواخرتم باشه خلاصه خانم میانسالی کنارم نشست اولش خوشم ازش نیومدخیلی ساکت بودواین بچه ماهم که کم نیاورد وحسابی اذیت میکردخلاصه کم کم شروع کردبه  صحبت که بچه اولته وازاین حرفابعدش گفت که بچه هاقدردان والدینشون نیستن منم سوال کردم چطور مگه چرااین حرفو میزنید گفت من 9تا بچه دارم اوناروبدون پدربزرگ کردم توزندگی همه جوره ازخودم مایه گذاشتم اوایل توبیمارستان کارمیکردم بعدش توخونه های مردم کارمیکردم تاایناروبه سروسامون رسوندم میگفت برادختراخریم که مجرده دوتادوتا کفشولباس میخرم نمیزارم ارزوی چیزی تتودلشون بمونه ولی الان تنهای تنهام شب عید میون 9تابچه وعروس ودوماد ونوه خودم تنها نشسته بودم وگریه میکردم...خیلی به حرفاش فکرکردم پیش خودم گفتم چرابچه هاشون اینقدرناسپاسی میکنن باوجوداینکه همه کاربراشون کرده پدرومادرمن شایدخیلی ازکارای اون رونتونستن برا من وخواهربرادرام انجام بدن اماهمیشه قدردان زحماتشون بودیم وسعی میکنیم تواین سن وسال هواشونو داشته باشیم...به این نتیجه رسیدم که این خانوم زیادی به بچه هاش رسیده نباید بچه رو پرتوقع باراورد بچه باید یه وقتایی طعم نداری روبچشه ونبایدهرچی خواست رو براش حاضرکرد مگه ماخودمون هرچی خواستیم حاضربوداینجوری بچه بزرگ که میشه اگه دخترباشه که باداشته ونداشته شوهرش میسازه اگه پسرهم باشه بعداز تشکیل زندگی براپول دراوردن متوسل به هروسیله نامشروعی نمیشه بلکه کم کم وبازحمت زندگیشو میسازه...وقتی نتایج تفکراتم روبه اون خانم گفتم حرفم رو تایید کرد وگفت ولی برا من دیگه دیرشده...خیلی بچه هاش رو نفرین میکرد.میگفت الان بهونه گرفتن که خونه ام رو باید به نامشون کنم خودم اواره بشم...خداهمچین اولادی رو نصیب هیچ کس نکنهامین.اگه مطلبی به خاطرمبارکتون درمورد این پست خطور کرد مارو محروم نفرمایید

خاطره از سفربه مناطق جنوبی

امروز 13 بدر بودماکه جایی نرفتیم توخونه بودیم بارون هم که حسابی میباره امشب شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها است خوشحالم که بارون باریدوجلوی برخی بی احترامی ها روگرفت خودتون میدونید بعضیا تو همچی روزایی چه کارا که نمیکنن.انگاریادشون میره ایام شهادته.راستی از سفرم به مناطق جنوبی بگم کلی این درو اون درزدم تابالاخره تویه کاروان یه جاواسه خودم پیداکردم اونم بابهترین دوستام خیلی خوش گذشت جاتون خالی ازهمه بهتراینکه امسال مقام معظم رهبری به منطقه مارد نزدیک ابادان تشریف فرماشدن ومارو هم به دیدار ایشون بردن البته من چون بچه ام 1سالشه وجمعیت هم زیاد بود نتونستم روی ماه ایشون روببینم دوستان که قاطی جمعیت شدن  میگفتن مااصلا نفهمیدیم اقا چه فرمودن اخه خانوما از اول تا اخرداشتن هم دیگه رو هل میدادن وجیغ میزدن من نمیدونم بعضی ازخانوماچرابراهمه چی عجله دارن معضلی شده هامیری زیارت ازترس له شدن جرات نداری نزدیک ضریح بشی میری توصف نذری همینجوره میری سبد کالابگیری...نگاه میکنی میبینی مردا راحت وایسادن.خلاصه ازخاک بازی کردنای بچه ام نگم که پدرم رو دراورد هرمنطقه ای که میرفتیم باید به زور این بچه رو از رو خاک جدامیکردماین عکس روهم تو طلاییه گرفتم.خلاصه اقاتوصیه فرمودن که این سفرهای راهیان رو شرکت کنیم ونزاریم کمرنگ بشه... .شادی روح امام وشهداصلوات

تل باگل روبانی

از روبان حریر 2سانت استفاده کردم

ماجرای شهادت علی خلیلی شهید ناهی از منکر درتهران


ماجرای شهادت طلبه ناهی از منکر چه بود؟

شهیـد علی خلیـلی ۱۵ روز قبـل از شهـادت نامـه‌ای به رهبر معظـم انقلاب نوشـت و در آن نسبت به برخی اظهارات که در قبال اقدام خود می‌شنید ، واکنـش نشان داد.

به گزارش پایگاه جـوان انقـلابی ؛ شهید علی خلیلی  ۱۹ ساله، ۲۵ تیر ماه سال ۹۰ در حادثه‌ای دردناک در یکی از محلات شرق تهران حین بازگشت از هیئت در حالی که همراه چند نفر از شاگردان یک مدرسه بود به واسطه امر به معروف و نهی از منکر مورد ضرب و شتم قرار گرفت و توسط یک نفر از افراد شرور منطقه از ناحیه گردن و قسمت شاهرگ دچار جراحت شد.

به گفته مادر این طلبه، گویا رانندگان یک خودروی پراید برای دو خانم ایجاد مزاحمت کرده بودند که علی از آنها خواسته بود دست از این‌کار بردارند و از آنجا بروند، اما آنها به همراه راکبان موتورسیکلتی که همراهشان بود به علی و دوستانش حمله کرده و در نهایت یکی از راکبان موتورسیکلت با قمه از پشت به شاهرگ علی می‌زند.

به گفته او، متأسفانه تا نیم ساعت بعد از حادثه هیچ‌ خودروی عبوری به دوستان علی کمک نکرد تا او را به بیمارستان برسانند تا اینکه دو جوان که در حال عزیمت به شمال کشور بودند با دیدن پیکر نیمه‌جان علی از سفر خود منصرف شده او را به بیمارستان رساندند و یکی از دوستان علی با موتور، پراید را تعقیب کرد و موفق شد شماره پلاک را بنویسد.

در این حادثه تعدادی از مراکز اورژانس بیمارستانی از پذیرش علی خلیلی امتناع کردند تا اینکه یکی از بیمارستان‌های خصوصی در ازای واریز مبلغ ۶ میلیون تومان حاضر به پذیرش وی شد.

سرانجام علی خلیلی که به دلیل شدت خونریزی به حالت اغما رفته بود بستری شد اما پزشکان امید زیادی به مداوای وی نداشتند. او پس از مرخص شدن از بیمارستان در منزل بستری شد اما هر از گاهی به دلیل مشکلات ناشی از حادثه رخ داده به بیمارستان منتقل شده و بستری می شد. وی در این مدت دوبار سکته کرد .

طلبه ناهی از منکر بهمن ماه امسال نیز مجدداً در بیمارستان بستری شد و پس از یک ماه به خانه منتقل شد اما سرانجام در بیمارستان بعثت به شهادت رسید.

نکته قابل تامل اینکه در زمان بیش از دو سالی که از وضعیت جسمانی خلیلی می‌گذشت به جز احتمالا یک مورد هیچ کمکی از سوی مسئولان مدعی ترویج امر به معروف و نهی از منکر به او انجام نشد.

مرضیه وحید دستجردی وزیر اسبق بهداشت ۲۷ تیر ۹۱ در بیمارستانی که علی خلیلی در آن بستری بود، حاضر و از قول مادر این طلبه مدعی شد که آنها فقط به ۲ یا ۳ بیمارستان مراجعه کردند و این بیمارستان‌ها موفق به پذیرش طلبه نشدند!

این در حالی است که مشتاق‌فر مادر این طلبه جوان به صراحت از پیگیری پذیرش خلیلی در ۲۶ بیمارستان خبر داده و گفته بود: “۲۶ بیمارستان تهران بزرگ به نوعی از پذیرش این بیمار اجتناب کردند و امیدواریم آزمون توانمندی‌های اخلاقی پزشکان را شاهد باشیم.”

نکته تاسف بار اینجاست که در مدت حدود ۹۴۰ روز بستری بودن شهید علی خلیلی و روزه سکوتی که وی گرفته بود، به جز آیت الله صدیقی امام جمعه موقت تهران و آیت الله حائری شیرازی ، هیچک از مسئولان، نمایندگان مجلس، سیاسیون و حتی کاندیداهای انتخابات ها نیز به ملاقات این جوان مظلوم نرفتند .
مادر علی خلیلی قبل از شهادت فرزندش به خبرنگار رسانه ملی گفت: “برخی از مسئولان برای کمک به هزینه های درمان و پیگیری وضعیت جسمی علی وعده هایی داده بودند اما با گذشت بیش از دو سال هیچکدام از وعده ها عملی نشده است .”
وی می افزاید: “ظاهرا امور اداری این وعده ها کمی زمان بر است!”

شهید خلیلی نیز خودش این اقدام را امر به معروف و نهی از منکر نمیدانست بلکه گفته بود: “اگر بخواهید حقیقت را برای تان بگویم من این کار را “امر به معروف” نمی‌گذارم بلکه اسمش را دفاع از ناموس می گذارم. دفاع از ناموس مسلمان ها هم برای هر مسلمانی واجب است. من امر به معروف نکردم, دفاع از ناموس مسلمان‌ها کردم. “

وی که دلش از بی مهری مدعیان حمایت از مظلوم پر بود اضافه می کند: “در این حوادث و اتفاقات هیچکس پشت شما نخواهد ایستاد. هیچکس پشت آدم نیست فقط خدا هست که پشت شما می‌ایستد. من در آن لحظه هم که با آنها درگیر شدم به هیچکس امید نداشتم فقط به عشق لبخند حضرت آقا جلو رفتم.”

با این وجود بعد از دو سال و اندی طلبه جوان ناهی از منکر به دیدار حق شتافت و مسئولینی که در این مدت هیچ گونه تلاشی برای بهبود وضعیت او انجام نداده بودند، احتمالا فردا  و در روزهای آتی عکس های یادگاری در مراسم یادبود او را فراموش نخواهند کرد!

به نظر می رسد حمایت از امر به معروف و نهی از منکر در جامعه تنها به زبان و سخن گفتن محدود شده و هرگاه پای عمل به میان می آید مسئولین ترجیح می دهند به دنبال متولی امر – که کسی و دستگاهی غیر از خود آنهاست! – بگردند.

ـ

javanenghelabi - ali khalili 1ـ

به گزارش پایگاه جـوان انقـلابی ؛ شهید علی خلیلی ۱۵ روز قبل از شهادت نامه‌ای به رهبر معظم انقلاب نوشت و در آن نسبت به برخی اظهارات که در قبال اقدام خود می‌شنید، واکنش نشان داد.

شهید علی خلیلی، شهید امر به معروف و نهی از منکر که در جریان درگیری با اشرار دچار سانحه شده بود روز سوم فروردین ۱۳۹۳ بعد از تحمل ماه‌ها درد و بیماری به شهادت رسید. نامه‌ای از شهید خلیلی خطاب به رهبر معظم انقلاب منتشر شده است و او در این نامه نسبت به برخی اظهارات در قبال عملی که انجام داده سخن گفته است. او در نامه خود به رهبر معظم انقلاب نوشته است که :«آقاجان!بخدا دردهایی که می‌کشم به اندازه ی این درد که نکند کاری بر خلاف رضایت شما انجام داده باشم مرا اذیت نمی‌کند. مگر خودتان بارها علت قیام امام حسین(ع) را امر به معروف و از منکر تشریح نفرمودید؟مگر خودتان بارها نفرمودید که بهترین راه اصلاح جامعه تذکر لسانی است؟ یعنی تمام کسانی که مرا توبیخ کردند و ادعای انقلابی‌گری دارند حرف شما را نمی فهمند؟»

شهید علی خلیلی بعد از اتفاق آن شب نیمه شعبان که بر اثر پاره شدن شاهرگ گردنش به دلیل اصابت چاقو و ساعت‌ها طول کشیدن بستری شدنش در یک بیمارستان به بستر بیماری افتاد؛ در طول این چند سال با هزینه‌های عجیب درمان مواجه شد به گونه‌ای که خانواده او بخش قابل توجهی از سرمایه، خانه و وسایل زندگی خود را برای درمان او هزینه کردند.

ـ

javanenghelabi - ali khalili 3ـ

متن کامل نامه شهید علی خلیلی به شرح زیر است :

سلام آقا جــان!
امیـدوارم حالتان خوب باشد. آنقدرخوب که دشمنانتان از حسودی بمیرند و از ترس خواب بر چشمانشان حرام باشد.

اگر از احوالات این سرباز کوچکتان خواستار باشید ، خوبم ؛ دوستانم خیلی شلوغش میکنـند. یعنی در برابر جانبازی هایی که مدافعان این آب و خاک کرده اند، شاهرگ و حنجره و روده و معده من عددی نیست که بخواهد ناز کند… هر چند که دکترها بگویند جراحی لازم دارد و خطرناک است و ممکن است چیزی از من نماند…

من نگران مسائل خطرناک تر هستم…

من میترسـم از ایمان چیزی نماند. آخر شنیده ام که پیامبر(ص) فرمودند: اگر امر به معروف و نهی از منکر ترک شود، خداوند دعاها را نمی شنود و بلا نازل میکند.

من خواستم جلوی بلا را بگیرم.

اما اینجا بعضی ها میگویند کار بدی کرده ام. بعضی ها برای اینکه زورشان می آمد برای خرج بیمارستان کمک کنند میگفتند به تو چه ربطی داشت؟!! مملکت قانون و نیروی انتظامی دارد! ولی آن شب اگر من جلو نمی رفتم، ناموس شیعه به تاراج میرفت ونیروی انتظامی خیلی دیر میرسید. شاید هم اصلا نمی رسید…

یک آقای ریشوی تسبیح بدست وقتی فهمید من چکار کرده ام گفت : پسرم تو چرا دخالت کردی؟ قطعا رهبر مملکت هم راضی نبود خودت را به خطر بیندازی! من از دوستانم خواهش کردم که از او برای خرج بیمارستان کمک نگیرند، ولی این سوال در ذهنم بوجود آمد که آقاجان واقعا شما راضی نیستید؟؟ آخر خودتان فرمودید امر به معروف و نهی از منکر مثل نماز شب واجب است.

آقاجان!

بخدا دردهایی که میکشم به اندازه ی این درد که نکند کاری بر خلاف رضایت شما انجام داده باشم مرا اذیت نمیکند. مگر خودتان بارها علت قیام امام حسین(ع) را امر به معروف و از منکر تشریح نفرمودید؟مگر خودتان بارها نفرمودید که بهترین راه اصلاح جامعه تذکر لسانی است؟ یعنی تمام کسانی که مرا توبیخ کردند و ادعای انقلابی گری دارند حرف شمارا نمی فهمند؟؟ یعنی شما اینقدر بین ما غریب هستید؟؟

رهبرم!

جان من و هزاران چون من فدای غربتت. بخدا که دردهای خودم در برابر درد های شما فراموشم میشود که چگونه مـرگ غیرت و جوانمردی را به سوگ مینشینید.

آقا جان!

من و هزاران من در برابر درد های شما ساکت نمی نشینیم و اگر بارها شاهرگمان را بزنند و هیچ ارگانی خرج مداوایمان را ندهد بازهم نمی گذاریم رگ غیرت و ایمان در کوچه های شهرمان بخشکد.

                                    بشکست اگر دل مـن بفدای چشـم مسـتت
                                                                   سر خمَ می سـلامت شکنـد اگر سبـویی

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

S  M  S  :  ۳۰۰۰ ۲۸ ۲۸ ۳۸                     E – mail  :    info@javanenghelabi.irنقل ازسایت جوان انقلابی


جابه جایی مردان وزنان درشبکه من وتو


شبکه من و تو تنها به این قصه می اندیشد که تمامی مرزهای اخلاقی و انسانی ایرانیان را درنورد و در هم کوبد و آنچه برایش اصلا مهم نیست بی آبرو کردن مردان و زنان ایرانی است.

 

حالا دیگر سرو مشروبات الکلی و روابط زن و مرد آنقدر عادی و تکراری شده که جذابیت خود را از دست داده است، بفرمایید شام مرزی دیگر را فرو می ریزد.

در یکی از برنامه های بفرمائید شام که با حضور چهار نفر در دور یک میز شکل می گیرد این بار دو زن و دو مرد حضور داشتند که با الزام این شبکه انگلیسی لباسی برخلاف جنسیت خود و عرف جامعه ایرانی بر تن کردند.

 

 

مردان برنامه با دامن و آرایش زنانه و خانم ها با کروات و ظاهری مردانه و در ادامه به رقص و پایکوبی با یکدیگر پرداختند.

 

 

اما چرا نباید این اتفاق بیافتد:

البته دقت شود با یک بار اتفاقات زیر جاری نمی شود اما آنچه عیان است اینکه شبکه من و تو به دنبال فرهنگ سازی است.

 نوع پوشش زن و تفاوت آن با لباس مرد، رابطه ‏اى مستقیم با تفاوت‏ هاى جسمى و روحى زن و مرد دارد. علاوه این که نوع پوشش فوق موجب پایین آمدن شخصیت انسانی و وهن و تحقیر انسان می شود.

 اساسا این کار می تواند، حرکات و اخلاقیات زنان و مردان را نسبت به یکدیگر برعکس کند؛ یعنی مرد اخلاق زنانه پیدا کند و زن اخلاق مردانه؛ و این با فطرت و حکمت خلقت سازگار نیست.

 دیگر اینکه این نوع پوشش، موجب حقارت و پایین آمدن شخصیت انسانی می شود که چنین چیزی را هم فقهای عظام در بحث مربوطه و در تعریف لباس شهرت ذکر کرده اند.

یکی از مهم ترین حکمت‏ های آن جلوگیری از تشابه دو جنس زن و مرد است؛ زیرا این تشابه به تدریج زیان های گوناگونی را در خانواده و اجتماع پدید می‏ آورد.

نه تنها زنان نبایستی خود را به شکل مردان دربیاورند بلکه برعکس مردان نیز نبایستی خود را به شکل زنان در آورند.

در روایات متعددی از تشبه زنان به مردان و مردان به زنان نهی شده است. در چندین روایت اشخاصی که خود را به شکل جنس مخالف در بیاورند یا در رفتار و لباس پوشیدن و … خود را مانند جنس مخالف کنند مورد لعن خدا و رسول خدا ص قرار گرفته اند.

بی شک حرمت تشبیه زنان به مردان و بالعکس به خاطر مفاسدی است که این کار برای فرد و جامعه در پی دارد.

دوگانگی شخصیتی و بحران هویت یکی از مهم ترین تاثیرات تشبیه به جنس مخالف است که زمینه انحرافات شخصی، روانی و هم اجتماعی را در پی خواهد داشت.

 تشبیه به جنس مخالف زمینه ای برای جهت گیری کارکردی شخص و شخصیت فرد بر خلاف جنسیت خود است که به ناکارآمدی و معطل ماندن استعدادهای شخصی و خدادادی می انجامد.

 شخصیت هر فرد اعم از زن یا مرد از مولفه های متعددی (ویژگی های وراثتی، محیطی، جنسیتی، ظاهری و…) تشکیل شده است که نقش تعیین کننده ای را در رفتار و کردار و حتی طرز فکر و صفات روحی و روانی ایفا می کند.

 یکی از مهمترین مولفه های شکل گیری شخصیت، ظاهر شخص است. تطابق و هماهنگی مولفه های مختلف شخصیت در شکل گیری هویت شخصی فرد که منشا اصلی تکامل روانی و رفتاری است نقش اصلی را ایفا می کند.

 عدم هماهنگی در رفتار و کردار و ظاهر مطابق با نقش جنسی و جنسیتی (مشابهت زن به مرد یا بر عکس) مهمترین عامل ایجاد بحران هویت در شخص می گردد. بحران هویت سبب ایجاد مشکلات روانی و رفتاری متعدد (افسردگی ، عدم اعتمادبنفس، …) و تاثیرات نامطلوب اجتماعی می گردد.

 این امر سبب می شود زنی که از این حیث دارای بحران شخصیت وهویت شده است توانایی ها و ارزش هایی را که خداوند در وجود او نهاده است ضد ارزش بداند.

 زنی که رفتار و کردار خود را شبیه مردان می کند دیگر نقش همسری، مادری، خانه داری و فرزندداری را نقشی پست و فرومایه می پندارد و تعالی و تکامل را در مردانه شدن جستجو می کند.

 از آنجا که ویژگی های طبیعی و ذاتی برای مردانه شدن را ندارد پس از مدتی سرخورده و ناکام به افسردگی و عدم اعتماد به نفس و بیماری های روانی دیگر مبتلا و در تکامل فردی و اجتماعی خود و دیگران اختلال ایجاد می کند.

 شبیه همین امر در مورد مردان نیز وجود دارد. مرد با ظاهر و متعاقب آن با ویژگی های زنانه نمی تواند به درستی پذیرای نقش مردانه باشد. چنین مردی نمی تواند پشتوانه عاطفی، مدیریتی و … خانواده قرار گیرد و منجر به تزلزل خانواده و قبل از آن تزلزل شخصیت خویش می گردد.

تشابه زنان به مردان و تشابه مردان به زنان مهم ترین مشکل دوره آخرالزمان و از نشانه های ظهور است.نقل از سایت اهل قلم

اسراف سبزه های عید


عکس ازسایت افسران

چرابه فکرسلامتیمون نیستیم..

چندروزپیش به خاطر مشکل مادرشوهرم رفته بودم بیمارستان توی نمازخونه بیمارستان نشسته بودم که دیده دوتاخانوم وارد شدند یکیشون که جوون تر بود روبه من گفت موبایل دارید گفتم اره.گفت تورو خدا اگه این خانوم کاری داشت به من زنگ بزن اون خانوم همراهش هم باگریه اومدو نشست علت گریه رو جویاشدیم فهمیدیم بنده خداسرطان داره هرچی خانم های دیگه گفتن وگفتن که این بنده خدارو اروم کنن نمیشد..خیلی گریه میکرد وناله میزد..خیلی دلم براش سوخت غریب بودن توشهرما مردی هم همراشون نبود میگفتن یه هفته ست داریم ازاین دکتربه اون دکتر میریم...تاچندروز خیلی ذهنم درگیر بودیادم به این روایت افتاد که :نیاز فردسالم به دعاکردن از اون کسی که گرفتار دردی هست کمترنیست...یادمون نره که همه مون محتاجیم به دعا پس قبل ازاینکه به بلایی گرفتار بشیم برا اینکه ایمن باشیم دعا کنیم.اول برا دیگران دعاکنیم بعدبرا خودمون وخونوادمون همونجور که سیره خانم حضرت زهرا س وائمه اطها علیهماالسلام اینطوربوده.ماخانم ها که مسئولیت خانه داری رو به عهده داریم باید به فکر سلامتی خودمون وخانواده مون باشیم من خودم به شخصه غذای مونده شب قبل وغذای فریز شده رو توخونه ممنوع کردم تازه اینکه سعی میکنم اگه سبزی یا گوشت رو توی فریز گذاشتم به 1ماه نکشیده مصرفش کنم...خواهش میکنم شما هم غذای مونده استفاده نکنیدتوی روایاتمون هم داریم که غذای مونده حتی اگه از شب قبل هم مونده باشه استفاده نشه ودورریختنش هم اسراف نیست.سعی کنیم کمتردرست کنیم.گاها میبینم بعضی خانم هابه دلایل مختلف مثل شاغل بودن و...حجم زیادی از غذایی رو که پختن براروزهای بعد فریز میکنن که کاربسیاراشتباهیه.اگه مابه همه توصیه های بهداشتی دینمون عمل کنیم تن وروح سالمی خواهیم داشت وازاون زمانی که جنگ نرم دشمن برعلیه مسلمین شروع شدبه فکراین افتادن که سبک زندگی مردم مارو طوری کنند که همیشه بیمارورنجور باشند دقت کردین چقدر نازایی وبرخی بیماری های صعب العلاج زیاد شده...برای شفای همه مریضان صلواتی بفرستیم وبرای سلامتی همه عزیزان دعاکنیم